kalpim aciyor

Kalp alışır acı çekmelere
Can dayanmaz yeni sevmelere
Boşa kürek çek hep aynı
Bana sorun bi kim haklı?
Şu yüreğim ne meraklı...
Hiç sözümü dinlemiyor

Sorarım aşk durulur mu?
Acıyı sevmek olur mu?
Hani hayat bir oyundu?
Artık içime sinmiyor...

کجا باید برم...

ترس...

روزی همه پرواز خواهیم کرد...خوشا کبوتری که در آغوش جفتش جان دهد...

ترس از مردن ندارم...تنها ترس من از روزی هست که وقت رفتن برسه و تو کنارم نباشی...

تنها ترس من از ندیدن تو هست وقت رفتن...تنها ترس من از ندیدن تو هست...

خداااااااااااااااااااااااااااااااااااااااا من رو با این ترس امتحان نکن ...

جاده...

 اگه دلتنگ شدی...اگه غم داشت دلت...این اهنگ رو گوش بده...این اهنگ بشه اهنگ روزهای دلتنگی من و تو...این اهنگ بشه اهنگ من و تو...

عشقی که تو نباشی میمیره...

از خواب برگشتم به تنهایی

پل میزنم از تو به زیبایی
چشمامو میبندمو میبینم
دنیا رو با چشم تو میبینم
دنیای من با عشق درگیره
عشقی که تو نباشی میمیره
عشقی که تو دست تو گل داده
عشقی که به دست من افتاده
تو مثل من رویاتو میبافی
با دست من موهاتو میبافی
خورشیدو با چشمات روشن کن
یکبار ماهو قسمت من کن
من پشت این پنجره میشینم
بارونو تو چشم تو میبینم
عیبی نداره چشمتو وا کن
عیبی نداره باز غمگینم
بازی نکن با قلب داغونم
من آخر بازی رو میدونم
حیفه بخوایم از هم جدا باشیم
من خیلی وقته با تو هم خونم...

تو شب یلدای منی...

یه شب طولانی کنار اونایی که دوسشون داری و دوست دارنو تو خوشحالی
جای چند تا مسافر قدیمی پیشه ما خالی

آخ تو شب یلدای منی دیوونه ی دوست داشتنی
لبای تو رنگ اناره و هندونه شیرینیش کم یاره

پیشه بوسه های تو که غم نداره غم نداره غم نداره
آخ تو شب یلدای منی دیوونه ی دوست داشتنی

لبای تو رنگ اناره و هندونه شیرینیش کم یاره
پیشه بوسه های تو که جنسه یاره جنسه یاره جنسه یاره

تو مثله بارونی تو دله مهمونی دلمو دلمو دلم میمیره واسه تو که جونی
تو این شبه یلدا که نمیشه فردا دلمو دلمو دلم میره با تو تا ته رویا

آخ تو شب یلدای منی دیوونه ی دوست داشتنی
لبای تو رنگ اناره و هندونه شیرینیش کم یاره

پیشه بوسه های تو که غم نداره غم نداره غم نداره
آخ تو شب یلدای منی دیوونه ی دوست داشتنی

لبای تو رنگ اناره و هندونه شیرینیش کم یاره
پیشه بوسه های تو که جنسه یاره جنسه یاره جنسه یاره
آخ تو شب یلدای منی...

امشب شب یلدا هست و تو نیستی...

تو شب یلدای منی...

تو این شب یلدا این اهنگ هدیه من باشه برای تو عزیز دل...

شب یلدا مبارک باشه عشق من... 

وقتی تو نیستی...

با فکر تو راهی میشم تو هر خیابون دنبال رد پای تو به زیر بارون
این شهر بعد تو برام بدجوری سرده... نیستی و این دوری منو دیوونه کرده
نیستی و خاطرت هنوز برام عزیزه... اون کوهی که پشت تو بود داره میریزه
دائم زمین میخورم زخمی پاهام ...بعد تو من تنهاترین آدم دنیام
کلافه میکنه منو این کوچه های لعنتی وقتی تو نیستی...
تو که همه کس من بودی تکیه کنم جز تو به کی وقتی تو نیستی...

نیستی و من مثل یه دیوونه با عکست هر روز از غصه ها میگم
از وقتی رفتی تاریک شد دنیام... از وقتی رفتی یه آدم دیگه ام
بعد تو هیچکی تو دلم جا نشد بعد تو هیچکی حالمو درک نکرد
تو رفتی اما عشق من لحظه ای به تو کم نشد قلبمو ترک نکرد
کلافه میکنه منو این کوچه های لعنتی وقتی تو نیستی...
تو که همه کس من بودی تکیه کنم جز تو به کی وقتی تو نیستی...

 

 

 

چشمانت...

س...سر بر شانه ام بگذار

پ...پای خسته ای دارم

ی...یادی از ما بکن

د...در جانم زدی رخنه 

ه...هر دم بر زبان جاریست

م...مروارید چشمانت

ح...حال از من نمیپرسی

م...مروارید چشمانت

د...در جانم زدی رخنه

خ...خوابم با تو شیرینه

د...در جانم زدی رخنه

ا...ای مهربان یارم 

 

یه نفر هست...

یه نفر هست که میدونم میشنوه درد دلامو

میگیره دستمو آروم همیشه داره هوامو

یه نفر هست که امیدم رو نمیذاره بمیره

شب و روز عشق زمین شد تووی این سینه اسیره

وقتی دل دادی میفهمی عاشقی دردی قشنگه

دور خونه ی عزیزت وقتی میگردی قشنگه

نمیذاره پا بذاره روی چشمای تو بارون

پشت تو کوه میبینی وقتی پر میکشی با اون

پر میکشی با اون

یه نفر هست که محاله منو جایی جا بذاره

تا ببینه بی قرارم میبینم اون بی قراره

من هنوز چیزی نگفتم همه حرفامو میدونه

تا بیاد اشک توی چشمام خودشو زود میرسونه

وقتی دل دادی میفهمی عاشقی دردی قشنگه

دور خونه ی عزیزت وقتی میگردی قشنگه

نمیذاره پا بذاره روی چشمای تو بارون

پشت تو کوه میبینی وقتی پر میکشی با اون

پر میکشی با اون...

بیا بریم...

بیا چند قدم این مسیرو بریم

یه جورایی مثل همیم هر دومون

اگه رو زمین جا نداریم ولی

میشه پر کشید تا دل آسمون

بیا چند قدم این مسیرو بریم

این احساس برای تو کافی نبود

چه قدر باید این حس رو اقرار کرد

دیگه فرصت اعترافی نبود

بیا چند قدم این مسیرو بریم

این احساس برای تو کافی نبود

چقدر باید این حس رو اقرار کرد

دیگه فرصت اعترافی نبود

نگاه کن چه عطری نشسته هنوز

رو دیوارایی که به ما زل زدن

چه حسه قشنگی داره زندگی

تو شهری که قلبا به هم پل زدن

بیا شهرو با عشق بیدار کن

مثله اوج روزای خاکستری

یکی اون ور مرز ایستاده بود

که خالی کنی و بزاری بری

بیا چند قدم این مسیرو بریم

این احساس برای تو کافی نبود

چه قدر باید این حس رو اقرار کرد

دیگه فرصت اعترافی نبود

بیا چند قدم این مسیرو بریم

این احساس برای تو کافی نبود

چقدر باید این حس رو اقرار کرد

دیگه فرصت اعترافی نبود...